آقای احمد توکلی ، نماینده مجلس غیرِملی و غیرِمیهنی شورای اسلامی

سلامِ علیکم

خواهش میکنم همین الان (دوازده نیمه شب به وقت ایران) یک نگاهی به صفحه ی اول بی بی سی فارسی بندازید و مشاهده بفرمایید اونا درباره زلزله آذربایجان شرقی چه جوری دقیق اطلاع رسانی میکنن و شما چه جوری اطلاع رسانی می کنید. همین امشب خدارو صدهزار مرتبه شکر کنید که چیزی به اسم فیلترینگ در این کشور وجود داره ، و در فضای بسته ی رسانه ایی مردم به سایت های داخلی شما مراجعه میکنن.

آدم یاد سیاست های گمرک میفته ، تمام درها به روی اقتصاد دنیا بسته شده و در یک فضای بسته خلق الناس بالاجبار خوردوهای به شدت غیر استانداردی مثل پراید رو به قیمت دوازده ملیون خریداری میکنن . (خودرویی که شاید بیشتر از پنج ملیون تومان ارزش نداشته باشه) و تازه ملت بعد از خریدن این تابوت سیار مرگ کلی حال میکنند که صاحب خودرو شده اند.

و این شده حکایت فضای رسانه در جمهوری اسلامی ایران ، تمام راه های ورود خبر فیلتر شده ، مخاطب اجازه ی انتخاب ندارد و در شهر نابینایان ، یک چشم هایی مثل سایت خبری الف و تابناک به سایت های طراز یک خبری تبدیل شده اند.

مدتی قبل به یکی از شهرستان ها رفته بودم ، بنده خدایی که کارمند یکی از ادارات بود و با اینترنت اداره به دنیای وب متصل میشد با چه شوق و ذوقی از الف و تابناک تعریف میکرد .یاد اعرابی افتادم که در چاله ی صحرا مشک کوچکی از آب فراهم آورده بود بیچاره فرات پرآب را ندیده بود و در دل تصور میکرد به اقیانوس رسیده .

آقای توکلی خوش به سعادت هیئت تحریریه شما که مجبور نیستند زحمت بکشند ، خوش به سعادت سایت شما که مجبور نیست در کنار دویچه وله بی بی سی و سی ان ان به رقابت خبری مشغول باشد .

موفقیت در میدان بدون حریف مبارکتان باشد ، و بیشتر خوش خوشانتان باشد که تا یکی دوسال دیگر به کمک اینترنت ملی (فیلترنت) از ریشه و اساس خیالتان راحت میبشود . شما می مانید و کاربران فلک زده ی داخلی که به هیچ عنوان و به ضرب هیچ فیلتر شکنی نمی توانند به اخبار دنیای آزاد خبری دسترسی داشته باشند. در آن روز نامبارک من هم به کاربر سایت به شدت ناوزین شما تبدیل می شوم و مثل بقیه برایتان کامنت می نویسم و درباره ی حرفه ایی بودنتان در خبر رسانی قلم فرسایی می کنم.

من واقعا به این همه موفقیت های شما و کامرورایی که دارید حسادت می کنم. انشاء الله که چشممون شور باشه چشم بخورید و ریشتون خشک بشه آقای توکلی . البته تا آنجایی که حافظه ی ضعیفم یاری می کند بادمجان بم آفت ندارد ، بنابر این راحت باشید قربان . . .

1-      به نظر میرسد آزمون و خطا رویه ای پذیرفته شده از سوی  خرد انسانی باشد ،سیاست خارجی و روابط بین الملل یکی از هزاران بستر  آزمون و خطا است . سیاستمداران در ساحت روابط بین الملل با ابزارهایی مثل اتخاذ استراتژیِ هدفمند ،رایزنی ،موافقتنامه ، پروتکل و دیگر ابزارهای مستقیمِ دیپلماسی  تلاش میکنند تا همپیمانان ،  دولت های رقیب  و حتا دولت های متخاصم را در بوته ی نقد و آزمایش قرار دهند .

خطا یا خطاهای موجود در آزمون به اصلاح مسیر یا مسیرهای منتهی به هدف کمک میکند. اما در پاره ایی از زمان ها ،خطای آزمونی در ساحت سیاست بین الملل میتواند به حذف آزمونگر منتهی شود و  یا اینکه سیاستمدار آزمونگر را مجبور به پاسخگو بودن به افکار عمومی میکند. و درست در همین نقطه است که میتوانیم مرز بین حکومت مستبد و حکومت دموکرات را مشاهده کنیم .

حکومت  دموکرات و به تبع آن دولت دموکرات در مقابل خطاهای خود پاسخگو است و هزینه های خطا را با شکست در رقابت های انتخاباتی یا حضور در داداگاه پرداخت می کند. پاسخگو بودن ،حکومت ها را به مدیریت زمان و مکان هدایت می کند و هزینه های ملّی و میهنی را کاهش میدهد . در واقع پاسخگو بودن حکومت در مقابل افکار عمومی راهی است برای جلوگیری از خطاهای بیشتر .

2-      آیت الله علی خامنه ای در نقش سلطان ،تصمیم گیرنده ی اصلی در جمهوری اسلامی ایران است.

الف: فرماندهان و امرای نظامی توسط او انتخاب میشوند.

ب: نهاد قدرتمند قضاوت توسط  نماینده ی شرعی و قانونی او اداره میشود.

ج: بزرگترین تراست اقتصادی با یک گردش مالی نامعلوم به نام “بنیاد مستضعفان” زیر نظر او اداره میشود.

د: قرارگاه خاتم الانبیا که بسیاری از مناقصه ها را با ترک تشریفات به دست میگیرد زیر نظر او اداره میشود

ه: وزرای نظامی ، امنیتی و کلیدی کابینه توسط شخص او انتخاب میشوند.

و: شورای نگهبان که بر رای گیری ها نظارت استصوابی(بخوانید استبدادی) دارد و میتواند کاندیداها را رد یا انتخاب کند و یا نتایج رای گیری را  ابطال کند و یا ترکیب آرای به دست آمده را با صواب !!! تغییر بدهد ،توسط او هدایت و رهبری میشود .

به این لیست گزینه های دیگری را نیز میتوان اضافه کرد ، برای نمونه : تعیین سیاست های کلی نظام  ،تعیین اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که بالاترین مرجع رسیدگی به اختلافات بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان میباشد .

3-      شورای عالی امنیت ملّی یکی از نهادهایی است که توامان به صورت رسمی و غیر رسمی در کنترل آیت الله خامنه ای می باشد ، اعضای شورا ،سطح اختیارات و شعاع مانور آن ها همگی توسط آیت الله خامنه ایی تعیین میشود . اما آیا رهبری یا “سلطانِ مذهبیِ ایران” در مقابل عملکرد نهادهای تحت نظارت خود پاسخگو است؟! آیا طی  بیست و سه سال گذشته  در مقابل افکار عمومی پاسخگو بوده است؟!

علی خامنه ای در 24ژوئیه گفته است ،عملکرد دولت خاتمی  در زمینه انرژی هسته ای مورد تایید او نبوده.

“در آن دوره بواسطه همراهی با غربی ها و عقب نشینی هایی که انجام گرفت، آنها آنقدر جلو آمدند که من مجبور شدم شخصاً وارد میدان شوم.” دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام”

آیا در دوره ریاست جمهوری خاتمی  مدیریت مذاکرات زیر نظر ریس جمهور بوده  است؟!

پنج روز بعد از سخنان رهبری ،موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی به فارس نیوز می گوید:

“غنی‌سازی و مقوله هسته‌ای از لحظه‌ای که کار خود را آغاز کرد که سبب مشکل ما با غرب شد تحت مدیریت مستقیم رهبری بود. یعنی در دولت آقای خاتمی کمیته‌ای تشکل شده بود که ما عضو آن نبودیم و گزارشات این جلسات هرچه بود به رهبری ارائه ‌می‌شد و کارها با نظر ایشان دنبال می‌شد گر چه آقای روحانی مسئول بود اما نهایت قصه و اینکه چه کسی بیاید و چه کسی برود و چه میزان بحث شود و کجا پذیرفته یا پذیرفته نشود، در سیاست‌های کلی نظام بود”

به نظر میرسد که در آن سال ها علی خامنه ای با استفاده از روش آزمون و خطا به رصد کردن رقبای بین المللی مشغول بوده  ، علی خامنه ای بر خلاف آمریکا ستیزیش که در رسانه ها مشاهده میشود اهل سازش و معامله است  . در سال های گذشته در چندین نوبت تلاش کرده تا با آمریکا و دنیای غرب به یک سازش حداقلی یا حداکثری برسد … اما نتایج رایزنی ها و مذاکرات چیزی بر خلاف خواسته های او بوده و هربار که مذاکرات بدون نتیجه مانده است، گناه آن را به گردن دولت های وقت انداخته. درست مثل آیت الله خمینی که انتخاب مهدی بازرگان و ابوالحسن بنی صدر را به گردن مجلس و دیگران انداخت و اعلام کرد که قلبش با هیچیک از آن دو نفر همراه و موافق نبوده .

4–      پاسخگو نبودن علی خامنه ای در تمامی این سال ها ،هزینه های تحمیل شده به ملت ایران و دولت های وقت را افزایش داده . ایران به محور شرارت بین المللی تبدیل شده ، دانشجویان مستعد ایرانی از تحصیل در برخی رشته های ممتاز محروم شده اند ، تجار و بازرگانان ایرانی در عرصه ی بین الملل مجبور به پرداخت هزینه های بیشتری شده اند .  دولت های عرب خلیج فارس گستاخانه در مقابل کشور ایران موضع گیری میکنند.  ایران در دنیای اسلام و بین کشورهای اسلامی به عنوان یک کشور منحرف  و زیان بار شناخته شده ،افکار عمومی در ایالات متحده به سوی موافقت با جنگ پیش رفته ، . . . و همه ی این ها از نتایج مدیریت و رهبری علی خامنه ای در سال های گذشته می باشد .

افکار عمومی ایرانیان چه در داخل یا خارج از کشور باید به این موضوع آگاهی داشته باشد که دولت ها چیزی بیشتر از یک تدارکات چی نیستند و مردم باید خواسته ها و مطالبات خود را مستقیما از چشم  و منظر رهبری ایران که کارکردی سلطان گونه دارد مطالبه کنند. همچنین شایسته است که ایرانیان در هر نقطه ای از جهان با کمک از ابزارهای مختلفِ اطلاع رسانی این موضوع را به گوش دیگران برسانند .